سلام و درود
چطورید؟چه خفرا؟چه کارا مکنید؟
من که خیلی بهم خوش می گذره آخه خالم از مشهد اومده تهران
یک نوشته ای تو وبلاگ یک نفری دیدم و بهش یک پیامی دادم گفت خوابیدن و یک گوشه نشستنو دوست نداره!
باورم نمی شه اینا تفریحات منه!
به خدا عالم خواب قشنگ تر و رنگی تره تازه من وقتی یک گوشه می شینم سناریو های چرت و پرت تو ذهنم می نویسم،معمولا در اخرم همین جوری الکی الکی توی کامپیوترم تایپشون می کنم و به عنوان فایل اضافی یک گوشه کامپیوتر خاک می خورن.
خدایا واقعا من عجیبم نه؟
یک موقعی بود که این کارا برام حوصله سر بر بودن ولی الان دیگه پیر شدم مادر دیگه دستانم حتی توان بافتنی هم ندارند
مسخره نکنید ولی کلاسمون منو مامان بزرگ کلاس صدا می کنه اخه عاشق کتاب گربه بافتنی و کارای دست سازم حالا هیچ کدومشون اون روی عاشق گیم منو نمی بیننه ها!
تاريخ : شنبه یازدهم مرداد ۱۴۰۴ | 0:36 | نویسنده : پانیا جون |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید